معین بهونه زندگیممعین بهونه زندگیم، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ما پیوند عشق ما ، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

معین عشق مامان و بابا

پایان سال 93

  روزهای رفته ی سال را ورق میزنم ....... چه خاطراتی که زنده نمیشوند....... چه روزهاکه دلم میخواست تا ابد تمام نشوند وچه روزهاکه هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد....... چه فکرها که آرامم کرد  و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود....... چه لبخندهاکه بی اختیار برلبانم نقش بست و چه اشک هاکه بی اراده از چشمانم سرازیر شد...... چه آدم هاکه دلم راگرم کردند  و چه آدم ها که دلم را شکستند...... چه چیزهاکه فکرش را هم نمیکردم  وشد و چه چیزهاکه فکرم را پرکردو نشد....... چه آدم هاکه شناختم و چه آدم هاکه فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان....... وچه....... و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود....... کاش  ارمغان روزهایی ...
28 اسفند 1393

چهارشنبه سوری 93

دلت شاد و لبت خندان بماند ،برایت عمر جاویدان بماند ، خدارا میدهم سوگند برعشق هرآن خواهی برایت آن بماند ، بپایت ثروتی افزون بریزد ، که چشم دشمنت حیران بماند ، تنت سالم سرایت سبز باشد ، برایت زندگی آسان بماند ، تمام فصل سالت عید باشد ، چراغ خانه ات تابان بماند چهارشنبه سوریت مبارک عشقم قربون این دستهای نازت . خوشگلم در حال تعریف کردن تاکی ها یا همون ترقه . هلیا و داداش نازش محمد امین     عزیز مامان امسال مثل هر سال اول رفتیم خونه مادر یا به قول شما ماندی بعد رفتیم خونه مامانی خیلی خوش گذروندی و یکمی هم ترسیدی الهی قربونت برم که فقط هیجان تعریف کردن ماجرای آتیش بازی و داشتی . ...
27 اسفند 1393

تولد 2 سالگی عشق زندگیم و تولد بهترین مادر دنیا

نفس مامان تولدت مبارک 23 اسفند تولد عشق کوچولو و 24 اسفند تولد مامانی عزیزم و تبریک می گم . زندگی کن و لبخند بزن بخاطر آنهایی که با لبخندت زندگی می کنند ، از نفست آرام می گیرند و به امیدت زنده هستند و با یادت خاطره می سازند . عشقم امسال به خاطر ایام فاطمیه برات جشن تولد نگرفتم . انشااله اگه عمری داشتم سال دیگه جبران می کنم . خوشگلم امسال کیک تولدت و خودت انتخاب کردی اون لحظه ای که عکس pat&mat و دیدی پشت سر هم تکرار می کردی patapato تا عمر دارم فراموش نمی کنم . انقدر ذوق کرده بودی و خوشحال که ماهم گفتیم چشم و کیکت شد  patapato  . بعد از ظهر باهم رفتیم آتلیه و کلی عکس خوشگل ازت گرفتن . ...
25 اسفند 1393

آخرین روزهای 2سالگی

عشق مامان من و ببخش که انقدر دیر به دیر برات پست میگذارم . همه زندگیم هم تو اداره خیلی کار دارم هم اینکه خونه اصلا فرصت نمی کنم تا مطلبی برات بنویسم . شیرین کاری های این روزها انقدر زیاد هستن که اصلا نمیشه نوشت . الهی دورت بگردم که فقط 1 ریز صحبت می کنی .              وقتی عشقم دستشو میگذاره زیر گوشش و مشغول نوشتن میشه . جمعه شب موندیم خونه باباجون (شب ساعت 1 شنبه 93/12/23)     ...
25 اسفند 1393

متفرقه های 23 ماهگی

سلام قند عسل مامان . فرشته خوشبختی زندگیم به قول عمه جون نگین خاندان ، الهی قربون این شیرین کاریهات برم . انقدر خوشگل عدد 3 و 2 رو با انگشت هات نشون میدی انگشت وسط و با انگشت شست نگه می داری و 3 رو نشون میدی هر کاری کردم نتونستم عکس بگیرم . بابا رضا و بابا سعید و با اسمهاشون صدا می کنی فعلا 1 اسم ثابت برای مامانی انتخاب نکردی . وقتی بچه ها ترقه می ندازن میگی مامانی tagiii با مامانی رفتی 1 بسته کبریتی خریدی ولی متاسفانه یکم می ترسی . الهی دورت بگردم که هرچی نوشیدنی دستت باشه 10 درصد و می خوری و 90 درصد و میدی مبل های بیچاره بخورن . اعتیاد شدید به تبلت پیدا کردی و با انگشتهای خوشگلت خودت باهاش کار می کنی .     ...
16 اسفند 1393

زندگی مامان

خدا وقتی نخواهد؛ عمر دنیا سر نخواهد شد... گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد... و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد... و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد... خدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران، گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد... و کرم کوچکی... پروانه ای زیبا... و کوهی سخت... عقیق و شیشه و اینه و مرمر نخواهد شد... خدا وقتی بخواهد می شود وقتی نخواهد نه... گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد.. خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می شود ممکن... ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شد... قبل از اینکه باباجون موهای خوشگلت و کوتاه کنه عکس اولی بعد از کوتاهی موها ...
10 اسفند 1393
1